گفت سقراط حکیم آن مردِ پاک

در رهی می شد پیاده دردناک

سائلی گفتش ملوکِ روزگار

جمله می جویندت و تو بر کنار

معتقد داری بسی، اسبی بخواه

تا پیاده رفتنت نبود به راه

گفت هم بر پای من بار تنم

به که بارِ منّتی بر گردنم